۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۷:۰۵
نامه شماره4
نامه شماره 4
<این نامه اخرین نامه ای است که برایت نوشته ام امامجبورم به عنوان نامه 4بزارمش>
آه حسرت من آه مهدی آه عشق دوست داشتنی من
پیام های امروزت خیلی عذابم میدهد و دور بودنت بیشتر..
از وقتی پیام هایت را خوانده ام دلم به هیچ کاری نمیرود مهدی جرم من دوست داشتن تو است چرا من را با رفتارت مجازاتم میدهی؟
گناه من این است
گناه من این است
گناه من دلبستن به مهدوکی ایت که مرا دوست ندارد من را باور ندارد و خط خطی هایم را بخاطر عشق نمیداند
مهدی تا حالا با خود فکر کرده ای چرا مرا مستحق عشق خود نمیدانی
<این نامه اخرین نامه ای است که برایت نوشته ام امامجبورم به عنوان نامه 4بزارمش>
بخدا داشتن تو ارزوی من است
بخدا بودن کنار تو شور انگیز ترین لحظه زندگی من است
بخدا فکر کردن به تو یکی از بهترین سرگرمی های من است
مهدی امروز بیشتر از هر زمان دیگری میترسم ،میترسم مرا با یک خداحافظی وداع بگویی
مهدی دوس دارم برای تو هرکاری کنم مهدی من میدانم با کیفیت قبل نمیتوانیم کنار هم باشیم اما من میخواهم فقط مرا فراموش نکنی میخواهم هر از چند مدت ببنمت صدایت را بشنوم فقط همین
زندگی من به خودی خود بی رنگــــــ است بی رنگ تر از اینم نکن
شاید من برای تو تصویر ذهنی باشم اما تو برایم دنیام هستی
بیاد قبل دستانت را میبوسمت خوب من
۹۶/۰۳/۲۲